نیمه ماه 11ام
کیک ده ماهگی عسلم قربونش برم که برا باباش ناز میکنه آقای مهندسمو بابایی خواب بود شمام صدا میکردی بردمت تو اتاق کلی باهم بازی کردیم و شمام بوس کردنو یاد گرفتی تا بوس میکنی بعدشم دست میزنی و جیغ نمازم میخونی فدات شم قبول باشه داشتی میرفتی سر برق وایییی رفتی تو قابلمه که پخته بشی عاشق تلفن و موبایلیا شارژش تموم شده پسر سفره پهن نشده جمعش کرد آخه بین لباسا دنبال چی میگردی اینا که لباسای تو نیس نگاه چه جوری خوابیدیا ...
نویسنده :
مامان مائده و بابا علیرضا
11:12